نتایج جستجوی عبارت «اکبر میرزازاده 1/3/1341 مدرسه فرهنگ اسلامی مدرسه شهید مفتح دبیرستان شعله پایگاه پنجم شکاری امیدیه 26/7/1366 شلمچه» در نوشته‌های دانشنامه دفاع مقدس:
شهدا سال 65 -وصیتنامه شهید سید امیر موسوی خالص
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد سيد امير موسوي خالص »
بسم الله الرحمن الرحیم ولاتحسبن الذین قتلوافی سبیل الله امواتاً بل احیاءٌ عند ربهم یرزقون. 1 مپندارید کسانی که در راه خدا کشته شده اند مرده اند بلکه آنها زنده اند و نزد خدا روزی می خورند . (قرآن کریم) اکنون که قلم بر دست گرفتم و خواستم وصیتنامه بنویسم، هر چه فکر کردم دیدم که یک چیز لازم و ضروری می‌باشد و می‌بینم چیزی ندارم بنویسم و غرق در گناه هستم؛ وای چه بنویسم؟ شهیدان تمام چیزها را که لازم...
شهدا سال ۶۴ -وصیت‌نامه شهید محمدحسین (حسن) فیض‌آبادی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد محمد حسين (حسن) فيض آبادي »
باسمه‌تعالی ولا تقولوا لمن یقتل فی سبیل‌الله اموات بل احیاء و لکن لاتشعرون ۱. کسانی که درراه خدا کشته می‌شوند مرده مپندارید بلکه زنده هستند ولیکن همه شما نمی‌دانید. با سلام و درود بر نبی خاتم (ص) و با سلام و درود بر سرور آزادمردان، امام حسین (ع)، با سلام و درود بر منجی عالم بشریت امام زمان (عج)، با سلام و درود بر نائب بر حق ایشان، خمینی روح‌الله. با سلام و درود خالصانه به روان پرفتوح و طیبه شهدای...
شهدا سال 61 -وصیتنامه شهید محمد مجید داوودی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد محمد مجيد داوودي »
بسم الله الرحمن الرحیم ان الذین قالوا ربنا الله، ثم استقاموا، فلا خوف علیهم و لا هم یحزنون. آنان که گفتند پروردگار ما الله است، سپس بر این گفته استقامت کردند. نه ترسی برای آنان است و نه اندوهگین می‌شوند. ( سوره احقاف، آیه 13 ) با درود فراوان به رهبر کبیر انقلاب، امام امت، خمینی بت‌شکن. سلام بر تمامی شهیدان. امروز 1360/9/6 جمعه، در حال حرکت به سوی جبهه هستیم. جبهه‌ای که تا به حال در آن خونهای پاکی ریخته...
شهدا سال 59 -یادداشت شهید سید محمد محسن موسوی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۵۹ » شهيد سيد محمد محسن موسوي »
بنام قرآن، آن معجزه‌ای که از طرف الله به دست رسولی بزرگ و امین خلق سپرده شد و معجزه‌ای که هر دقیقه آن، هر آیه آن، بعد از 1400 سال هنوز معجزه است. براستی چه معجزه‌ای از این بالاتر، بارالها! خدایا! به من راهی را نشان بده و اگر نتوانستم ادامه‌اش دهم، راهی دیگری را به من نشان بده. خدایا! راهی که بتوانم به عنوان یک مسلمان در آن راه حرکت محمد(ص) و ابراهیم(ع) را بپویم و انتهایش...
شهدا سال 61 -دفترچه شعر شهید مجید محمدزاده -آشنا
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد مجيد محمدزاده »
ای آشنا ، ای آشنا بنگر مرا ، بنگر مرا با آنکه از غم خسته‌ام با آنکه من پژمرده‌ام از زندگی لیکن پشیمان نیستم ای آشنا ، بنگر مرا من دیگر اینک مرد‌ه‌ام پژمرده‌ام، افسرده‌ام از هر کمان یک نوک پیکان خورده‌ام بی بال و پر بنشسته‌ام از زندگی لیکن پشیمان نیستم بنگر مرا، ای آشنا ای همدم شبهای من ای طوطی شیوای من من گرگ باران دیده‌ام من مرد حرمان دیده‌ام بر تک خسی چسبیده‌ام از زندگی لیکن پشیمان نیستم از زنده ماندن خسته‌ام از بندگی افسرده‌ام در خویشتن گم گشته‌ام من خود نمی دانم اگر فریادهائی برزنم کس را...
شهدا سال 61 -دفترچه شعر شهید مجید محمدزاده -ابوذر
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد مجيد محمدزاده »
ابوذر مردی از صحرا چنان آرام بگذارد قدم بر تارک دنیا دلش آزرده از بیداد تنش فریاد و دل فریاد ابوذر مردی از صحرا ابوذر غیرتش دریا ابوذر تیغ بر قلب حکومتهای خون آشام قدم آرام می دارد ز راه رفته باز می‌گردد و راهی تازه می‌یابد ابوذر مرد حق تنها بدون ترس از خواری در این دنیا علم بنشاند بر ضد ستم بر صفحه ننگین هر تاریخ ابوذر تشنه‌ای جاوید از دریای غیرتها قدم برداشت از غفار تا کعبه وخود را می‌رساند با محمد(ص) یار می‌گردد ابوذر این وجود پاک و غیرتمند ابوذر تک...
شهدا سال 61 -دفترچه شعر شهید مجید محمدزاده -ایمان
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد مجيد محمدزاده »
من از سرچشمه‌ای خواهم سخن گویم که هر کس نوشد از آب زلال آن برای تا ابد جاوید خواهد ماند و با فر و جلال آن ((( اگر این گل درون بوستان هر تنی روید اگر این گل درون هر چمن باشد اگر باد خزان نتواند این گل را به روی سبزه‌های هر دمن پاشد ((( من از سیاره‌ای خواهم سخن گویم که هر کس پا بدان بگذاشت قدم در دامن هستی همیشه جاودان بگذاشت ((( من امشب از تن هستی صفای جاودان آرم و با ابر جهان پیمای این بودن به روی هر کویر خشک...
شهدا سال 61 -دفترچه شعر شهید مجید محمدزاده -تابوت
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد مجيد محمدزاده »
امشب چرا قصه من طول می‌کشد؟ شاید امید مرده ما زنده می‌شود شاید زمانه بخواهد کمک کند ما را شاید که دوست سر و سِرّ یاوری دارد ما دست بستگان زمان ما خادمان خسته ز جان بر ریگزار هستی خود گام می‌نهیم با هر امید از بودن خود شادیم و دگر باره ناامید ای ابر پاره ریز بر دشت بی‌کران باران رحمتی بیار بر این پیر پیکران...
شهدا سال 61 -دفترچه شعر شهید مجید محمدزاده -تمنا
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد مجيد محمدزاده »
خواهم امشب من تو را در کلبه ویران خویش تابدانی خانه‌ام جز کلبه‌ای ویرانه نیست من برایت شمع باشم، لیک تو پروانه‌ام حال بر خود بنگرم شمع است و آن پروانه نیست من تو را خواهم زبهرم ساقی و پیمانه باش تا که خواهم می خورم من هستم و پیمانه نیست این دل خونین من تنهاست یا رب تا به کی بهر این خونین دلم دلدار و یک جانانه نیست سینه‌ام از اشتیاق روی تو سوزان چو شمع دارم امیدی فرستی دل که دل دردانه نیست کنج این...
شهدا سال 61 -دفترچه شعر شهید مجید محمدزاده -تنها
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد مجيد محمدزاده »
تنها می روم تنهاتر از تنها به راه خویش تنها می‌روم دنبال بخت خویش تنها می‌سرایم قصه‌های پوچ فردا را و هی می‌خوانم که تنهائی عجب دردیست من تنهاتر از مهتاب من تنهاتر از فریاد با شب قصه می‌گویم برای روشن هر صبح می‌گویم من تنهاتر از تنها بدون یار در صحرای خشک این شب تیره سرود درد و غم را باز می گویم برای باد و باران قصه می‌سازم برای شبنم و صبح و سحر پیمانه می‌سازم عجب دردیست تنهائی برای خویشتن گفتن برای خویشتن مردن و با خود های‌و‌هو کردن برای خویشتن روئیدن سپس از ریشه...